با معنا/زنبور عسل
اگر از حادثه جا ماندم و مردم به درک " حسین مود "
اگر از هر کس و ناکس , یَلِه خوردم به درک
قصدم این بود که یک کرم نیازارم و لیک
اگر از جبر و قضا , شب پره کشتم , به درک
در دلم بود که از عشق , ثنایش گویم
اگر از ترس و ریا , نافله خواندم به درک
صبح فردا که بمیرم , ز ِ همه حجم جهان
قدِّ یک شَتّه اگر سهم نبردم , به درک
عمر جاوید اگر نیست مرا بعد وفات
مثل یک خوک اگر ژنده بِخفتم , به درک
اگر از عذر بخواهی به عذابم سوزی
جسدم را چو به کافور , نَشُستم به درک
اگر از عمر بپرسند مرا , روز جزا
به جز این شعر جوابی چو نگفتم به درک
لطفا صفحات دیگر را نیز ببینید |